تعریف و نوع شناسی رابطۀ اجتماعی به مثابۀ شالودۀ همبستگی اجتماعی و عوامل شکنندگی و گسیختگی هایش عبدالحسین نیکگهر a.nikgohar26@gmail.com
راهبرد E آموزه D مفهوم C
E D C راهبرد آموزه مفهوم رابطه اجتماعی تامین اجتماعی همبستگی باوری
1. رابطۀ اجتماعی آیا جامعه مرکب از افراد مستقل و خودگردان را هنوز می توان یک جامعه دانست؟ اگر بله، چگونه؟
1. رابطۀ اجتماعی همبستگی ستونپایۀ انسان جامعهشناختی (homo sociologicus) را تشکیل میدهد. سه معنای «رابطۀ اجتماعی» آرزوی انسجام محکم تر جامعه در کل عزم دور هم جمع کردن افراد پراکنده میل با هم زیستن همبستگی
1. نیاز به حمایت دربرابر ناملایمات زندگی 1. رابطۀ اجتماعی رابطۀ اجتماعی پاسخگوی دو نیاز اساسی انسان اجتماعی است: 1. نیاز به حمایت دربرابر ناملایمات زندگی 2. نیاز به بازشناسی (reconnaissance)، یعنی احترام به شخصاش در مقام انسان
1. رابطۀ اجتماعی پرسشهایی دربارۀ صورتهای معاصر بحران رابطۀ اجتماعی 1. این بحران چه چیزی را آشکار میکند؟ 2. دربارۀ صورتهای معاصر همبستگی چه چیزی به ما میآموزد؟ 3. همزیستی مسالمتآمیز افراد به عنوان کارکرد نهایی رابطۀ اجتماعی بر چه پایهای استوار است؟
1. رابطۀ اجتماعی استقلال و وابستگی امیل دورکیم و نظریه تقسیم کار اجتماعی پرسشهای آغازین تز دورکیم دربارۀ تقسیم کار اجتماعی (1893): 1. چگونه است که فرد، ضمن پیشرفت در استقلال و خودگردانی، وابستگیاش به جامعه افزایش مییابد؟ 2. آیا جامعهای مرکب از افراد بیش از بیش افتراق یافته، هنوز واقعا یک جامعه است؟
1. رابطۀ اجتماعی استقلال و وابستگی پاسخ دورکیم: به نظر میرسد که راه حل این تناقض آشکار در دگرگونی همبستگی اجتماعی است که خود نتیجه توسعۀ روزافزون تقسیم کار است. همبستگی خودبخودی (مکانیکی) همبستگی آلی (ارگانیکی)
مفهوم همبستگی مکانیکی و ارگانیکی از نگاه دورکیم مشخصات همبستگی مکانیکی همبستگی ارگانیگی کارکرد یگانگی اجتماعی (با جامعه و در جامعه) بنیانها همسانی ارزشها و اعتقادات گوناگونی ارزشها و اعتقادات، وابستگی متقابل در نتیجۀ تقسیم کار روابط میان افراد شباهت و همانندی افراد در نقشها افتراق افراد و متکامل بودگی نقشها، کثرت روابط اجتماعی و تغییر شدت آنها بر حسب افراد وجدان جمعی نیرومند (وجود امر و نهیهای اجتماعی) ضعیف و در حال افول گستردگی دامنۀ تفسیر هنجارهای اجتماعی نظام حقوقی تنبیهی (اصل کیفر دادن فرد مجرم است) Système represif ترمیمی یا تعاونی (هدف ترمیم خطا و ایجاد شرایط همکاری میان افراد است) Système restutitif ou cooperative
1. رابطۀ اجتماعی اجتماع و جامعه فردیناند تونیس و کتاب «اجتماع و جامعه» (1887 م) تونیس فردی شدن فزایندۀ روابط اجتماعی را با شرح دو مفهوم اجتماع (communaute) و جامعه (société) تبیین میکند. به ظاهر این بیان تونیس دو نوع همبستگی را تداعی میکند، یکی مکانیکی قرینۀ مفهوم اجتماع (کمونوته)، دیگری همبستگی آلی قرینۀ مفهوم جامعه (سوسیته). این مقایسه به محض اینکه بخواهیم آن را عمیقتر کنیم، پیچیدهتر میشود. در واقع، تونیس ارادۀ ارگانیگی (volonté organique) را از ارادۀ اندیشیده (volonté réfléchie) متمایز میکند.
1. رابطۀ اجتماعی اجتماع و جامعه به نظر تونیس: سرمایهداری پیامد از بین رفتن اجتماع و جایگزینیاش با شیوههای سازمان، نظام حقوقی- قراردادی و اصول حکومت نااجتماعی (non communautaire) است. اجتماع ساختاری ارگانیکی و جامعه ساختاری مکانیکی دارد.
1. رابطۀ اجتماعی همگرایی و واگرایی نظریات تونیس و دورکیم حکمیت آرون در جامعهشناسی معاصر آلمان (1933)، دربارۀ نظریات تونیس و دورکیم آرون با صدور حکمی حق را به تونیس میدهد و مینویسد «انتقاد دورکیم از کنار معنای واقعی مقولههای دوگانۀ اجتماع و جامعه تونیس میگذرد: دورکیم قبل از هرچیز به دو فرم واقعی جامعه میاندیشد، در حالیکه تونیس دو نوع مثالی (ideal types) را مدنظر دارد که برای همۀ گروههای اجتماعی قابل استفاده است و نه فقط برای کل اجتماعی
1. رابطۀ اجتماعی 2.1 اجتماع و جامعه کنش سنتی کنش عاطفی ماکس وبر وبر کنش اجتماعی را کنش انسانهایی که به طرز معناداری از رفتار دیگری تاثیر پذیرفته است تعریف میکند. کنش سنتی کنش عاطفی کنش معطوف به ارزش کنش معطوف به هدف
1. رابطۀ اجتماعی روابط اجتماعی همبسته 2.1 اجتماع و جامعه روابط شراکتی associatif روابط اجتماعی communautaire وبر معتقد است هردوی این روابط، با فرمهای سازمانی متضاد، به عنوان نمونههای متضاد میتوانند در یک ساختار اجتماعی همزیستی داشته باشند، برای مثال در یک گروه خانوادگی روابط هم اجتماعی است و هم شراکتی.
2. همبستگی و رابطه اجتماعی شکل گیری نظام جامع حمایت اجتماعی لئون بورژوا (Léon Bourgeois) انتشار کتاب همبستگی (soidarité) در سال 1896 با الهام از ایدۀ دورکیمی «انسان چیستی فرد بودنش را مدیون جامعه است» طرح مفهوم بدهی اجتماعی (dette sociale)
quasi-contrat d’association 2. همبستگی و رابطه اجتماعی شکل گیری نظام جامع حمایت اجتماعی پرسش لئون بورژوا: بدهی را به چه کسی باید ادا کنم؟ ما از نیاکان خود تکلیف ادای دین به آیندگان را دریافت کردهایم، این میراثی از همه گذشته برای همه آینده است آموزۀ همبستگی باوری quasi-contrat d’association
2. همبستگی و رابطه اجتماعی شکل گیری نظام جامع حمایت اجتماعی آموزۀ همبستگی باوری: هر انسان زندهای در برابر همۀ انسانهای زنده دیگر «از قرار و به میزان خدماتی که در اثر مساعی همگان به وی عرضه شده است» دینی به عهده دارد.
تاسیس نظام اجتماعی همگانی 2. همبستگی و رابطه اجتماعی از همبستگی باوری به حمایت اجتماعی همگانی شده آموزۀ همبستگی باوری (دکترین) تاسیس نظام اجتماعی همگانی (راهبرد) از زمان انتشار همبستگی لئون بورژوا (1896) تا تصویب قانون نظام حمایت اجتماعی (22 مه 1946) پنجاه سال باید انتظار کشید
2. همبستگی و رابطه اجتماعی سه عامل بنیانهای همبستگی اجتماعی در این دوره: 1. دورۀ تاریخی (پایان جنگ جهانی دوم و شرایط مساعد برای نیرویهای چپگرا) 2. کاهش تدریجی حوزۀ امداد؛ اجرای اصل کالایی زدایی (از فرد) 3. اهمیت یافتن مفهوم شهروندی اجتماعی: حق برخورداری از حمایت اجتماعی
2. همبستگی و رابطه اجتماعی 1. دورۀ تاریخی (پایان جنگ جهانی دوم و شرایط مساعد برای نیرویهای چپگرا) شرایط زندگی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم تامین اجتماعی را به نهادی مترقی در توسعه عدالت اجتماعی مبدّل کرده بود. در این دوره و اصولاً در هر دورهای منابع محدوند و بنابراین باید یک نظام جیره بندی نسبتا مساواتطلبانه برای توزیع منابع تأسیس کرد.
«معنای وجدان اجتماعی همانا رد کردن صلحی جداگانه با شرّ اجتماعی است» 2. همبستگی و رابطه اجتماعی گزارش ویلیام هنری بوریچ (W. H. Beveridge) در سال 1942 پایۀ برنامه تامین اجتماعی انگلستان را در سالهای پس از جنگ تشکیل میدهد که هدفش تأمین نیازهای قشرهای محروم از راه بازتوزیع درآمدها از گذر بیمه و مددمعاش خانوادگی بود . بوریچ برای اجرایی کردن برنامۀ تامین اجتماعی از وجدان اجتماعی استمداد میجوید و میپرسد: «آیا میتوانیم به این هدف برسیم؟ باید دانست تا چه حد وجدان اجتماعی نیروی هدایت کنندۀ زندگی ملی ما خواهد شد. ما باید فقر، بیماری، نادانی و ... را دشمن مشترک همگان بدانیم، نه چون دشمنانی که هر فرد به تنهایی میتواند با آنها به صلحی جداگانه دست یابد و از گذر آن شخصاً بهزیستیاش را بازیابد و همنوعانش را در بدبختی به حال خودشان رها کند» «معنای وجدان اجتماعی همانا رد کردن صلحی جداگانه با شرّ اجتماعی است»
2. همبستگی و رابطه اجتماعی 2. کاهش تدریجی حوزۀ امداد؛ اجرای اصل کالایی زدایی (از فرد) اجرای اصل کالازدایی از فرد (démarchandisation) به جامعههای غربی امکان داد که در برابر حوادث زندگی و خطر فقر به افراد امنیت بیشتری عرضه کنند. از افراد چیزی جز کالاهای قابل مبادله ساختن چالش بزرگ دولتهای اجتماعی در پایان جنگ جهانی دوم بوده است.
2. همبستگی و رابطه اجتماعی 3. اهمیت یافتن مفهوم شهروندی اجتماعی: اهمیت یافتن مفهوم شهروندی اجتماعی به طرزی دقیق و اکید در کشورهای شمالی قاره اروپا به مورد اجرا گذاشته شد. اما در همه کشورهای صنعتی پس از جنگ، اصل مذکور به شرایط مشخصی مبتنی است. برای برخوداری از این حقوق اجتماعی شخص باید : به یک اجتماع ملی تعلق داشته باشد کار کند مالیات بپردازد
3. انواع رابطۀ اجتماعی در جامعههای مبتنی بر همبستگی مکانیکی، افراد حمایت در برابر تهدیدهای بیرونی و به رسمیت شناسی پایگاههای اجتماعیشان را از وابستگی به گروههای خویشاوندی خانوادگی کسب میکنند. در جامعههای مبتنی بر همبستگی ارگانیکی که به نظام حمایت اجتماعی همگانی مجهز شدهاند به رسمیت شناسی پایگاه اجتماعی افراد به چالشی شخصی و مستقل تبدیل میشود. به عبارت دیگری افراد باید هویتشان را زیر نگاه ارزیابی کنندۀ دیگری بسازند.
3. انواع رابطۀ اجتماعی جامعه شناسی تاریخی رابطۀ اجتماعی گئورگ زیمل جامعه شناسی، مطالعاتی در باب فرمهای اجتماعی شدن (1908) نوربرت الیاس تمدن آداب و رسوم و پویایی غرب (1339)
جامعه همانا رابطۀ اجتماعی است. 3. انواع رابطۀ اجتماعی گئورگ زیمل برای زیمل، انسان قبل از هرچیز یک «هستی رابطه» است؛ ما همیشه «آنهایی هستیم که مرتبط را جدا، و جدا را مرتبط می کنند» (زیمل، 1909، تراژدی فرهنگ) جامعه همانا رابطۀ اجتماعی است.
3. انواع رابطۀ اجتماعی گئورگ زیمل دایرههای هم کانون دو مدل وابستگی فرد به گروههای اجتماعی دایرههای هم کانون دایرههایی که به سادگی کنار هم چیده شدهاند
3. انواع رابطۀ اجتماعی گئورگ زیمل زیمل روی این نکته تأکید میکند که سازۀ همکانونی دایرههایی که فرد با آنها مشارکت دارد، مرحلۀ میانی و تاریخی به سوی وضعیت کنونی چیدمان کنار هم حلقههای عضویت فرد بوده است.
برای قابل فهم کردن مفهوم پیکر بندی 3. انواع رابطۀ اجتماعی نوربرت الیاس مفهوم پیکربندی در جامعهشناسی با مفهوم پیکربندی (configuration)، الیاس مسئلۀ وابستگی متقابل انسانی را در کانون تفکر جامعه شناسی قرار میدهد. استعارۀ تور برای قابل فهم کردن مفهوم پیکر بندی
3. انواع رابطۀ اجتماعی نوربرت الیاس استعاره تور: تور چیزی جز تجمع رشته نخهای مختلف نیست؛ لکن درون این کل، هر رشته نخ واحدی فی نفسه است. هر رشته نخ در کل تور جای مخصوصی دارد و شکل مخصوصی به خود میگیرد.
3. انواع رابطۀ اجتماعی نوربرت الیاس نقد الیاس از نظریۀ همبستگی مکانیکی دورکیم: برای دورکیم روابط اجتماعی جامعههای مدرن به تقسیم کار و به مکمل بودگی انداموارهای انسانها بستگی دارد. الیاس این تفسیر دورکیم را میپذیرد اما خاطرنشان میکند که وابستگیهای تقابل غیرشخصی برای تبیین روابط اجتماعیف کافی نیستند. باید به وابستگیهای متقابل شخصی، بهویژه وابستگیهای عاطفی در تحلیل جامعه شناختی رابطۀ اجتماعی توجه کرد. به نظر الیاس در واحدهای اجتماعی بزرگتر بستگیهای عاطفی جدیدی پدیدار میشوند که تنها روی اشخاص متبلور نمیشود، بلکه بیش از بیش روی نمادهای خاص واحدهای اجتماعی بزرگتر، نشانهها، پرچم، بناهای تاریخی و ... دارندۀ بار عاطفی تمرکز مییابند.
3. انواع رابطۀ اجتماعی جرج هربرت مید شناسا (سوژه) از گذر ملاحظۀ کنشهایش در رابطه با دیگری که با هم در تعاملاند، به خودآگاهی میرسد.
3. انواع رابطۀ اجتماعی آکسل هونت مبارزه برای بازشناسی (1992) ابعاد تعریف رابطه اجتماعی : حمایت: ناظر بر مجموعه منابعی است که فرد در مقابله با حوادث زندگی میتواند بسیج کند (مثل منابع خانوادگی، همسایگی، محلی، شغلی) بازشناسی: بازشناسی ناظر به کنش متقابل اجتماعی است که با عرضۀ دلیل هستیاش و با ارزش بودنش در نگاه دیگری با دیگران، به فرد انگیزه میدهد.
3. انواع رابطۀ اجتماعی آکسل هونت روابط اجتماعی نیاز به بازشناسی حساب کردن برای... حساب کردن روی... نیاز به بازشناسی نیاز به حمایت
3. انواع رابطۀ اجتماعی آکسل هونت هونت سه نوع بازشناسی تمیز میدهد فرد 1- بازشناسی عاشقانه (رابطۀ مادر و کودک) اعتماد به نفس فرد کرامت انسانی 2- بازشناسی حقوقی اجتماع اجتماع اخلاقی 3- بازشناسی فرهنگی
3. انواع رابطۀ اجتماعی آکسل هونت سرمایهگذاری عاطفی در یک «ما» از آنجا که این «ما» با موجودیتی متناظر است که میتواند واقعی یا انتزاعی باشد و شخص میداند که میتواند روی آن و برای آن حساب باز کند شدیدتر است. «ما» عنصر سازندۀ «من» است. به عبارت دیگر، رابطۀ اجتماعی، که برای فرد حمایت و بازشناسی عرضه میکند، پیوسته بعدی عاطفی دارد که مایۀ تحکیم وابستگی متقابل انسانها میگردد.
4. نوع شناسی رابطۀ اجتماعی میتوان چهار نوع رابطۀ اجتماعی تمیز دارد که عبارتند از: 1. رابطۀ فرزندی (lian de filiation) 2. رابطۀ مشارکت انتخابی (lian de participation élective) 3. رابطۀ مشارکت انداموارهای (lian de participation organique) 4. رابطۀ شهروندی (lian de ciloyenneté)
انواع گوناگون رابطۀ اجتماعی بر حسب شکل حمایت و بازشناسی نوع رابطه شکلهای حمایت شکلهای بازشناسی 1. رابطه فرزندی (میان والدین و فرزندان) حساب کردن روی همبستگی میان نسلی (Intergénerationnelle) حمایت نزدیکان حساب کردن برای والدین و فرزندان خود و بازشناسی عاطفی 2. رابطه مشارکت انتخابی (میان زوجهای زن و شوهر، میان دوستان، اقوام انتخاب شده ....) حساب کردن روی همبستگی میان خودیهای انتخابی حساب کردن برای بازشناسی خودیهای انتخابی بازشناسی عاطفی یا از راه همانندی 3. رابطه مشارکت اندامواره ای (میان کنشگران زندگی شغلی) شغل پایدار حمایت قراردادی شده بازشناسی از راه شغل، کار و ارج گذاری اجتماعی که از آن ناشی میشود 4. رابطه شهروندی (میان اعضای یک اجتماع سیاسی) حمایت حقوقی (حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی) به عنوان اصلِ برابری بازشناسی فرد خودفرمان Individul souverain انواع گوناگون رابطۀ اجتماعی بر حسب شکل حمایت و بازشناسی
4. نوع شناسی رابطۀ اجتماعی 1.4 رابطه فرزندی رابطه فرزند دو شکل دارد: رابطهای است طبیعی و مبتنی بر هم خونی رابطه فرزند خواندگی با فسخ قرارداد ازدواج و تغییر ساختار کانون خانوادگی، رابطۀ فرزندی، کیفیت آن هرچه باشد، پایدار باقی میماند.
4. نوع شناسی رابطۀ اجتماعی 2.4 رابطه مشارکت انتخابی رابطه مشارکت انتخابی به فرایند اجتماعی شدن در بیرون از محیط خانوادگی ناظر است که در جریان آن فرد، در چارچوب گروههای گوناگون و نهادها، با افراد دیگری که میشناسد ارتباط برقرار میکند. بر خلاف رابطه فرزندی، در رابطۀ مشارکت انتخابی فرد از حق انتخاب، استقلال رأی و خودفرمانی برخوردار است. البته این خودفرمانی با یک سری تصمیمگیری های اجتماعی محدود شده است.
4. نوع شناسی رابطۀ اجتماعی 3.4 رابطه مشارکت اندامواره ای رابطه مشارکت اندامواره ای حاصل یادگیری، تمرین و ممارست در یک وظیفۀ معین در سازمان تقسیم کار اجتماعی است. تلفیق رضایت کار و پایداری شغلی 1. رضایت از کار + ناپایداری شغلی = یکپارچگی نامطمئن 2. نارضایتی از کار+ پایداری شغلی= یکپارچگی پرزحمت 3. نارضایتی از کار+ ناپایداری شغلی= یکپارچگی ناشایستگی یکپارچگی مطمئن Intégration assurée
1. حقوق مدنی 2. حقوق سیاسی 4. نوع شناسی رابطۀ اجتماعی 3.4 رابطه شهروندی رابطه شهروندی بر اصل وابستگی به یک هستی سیاسی به نام ملت مبتنی است. رابطۀ شهروندی به بازشناسی «حاکمیت» شهروندی مبتنی است. منبع دیگر رابطۀ شهروندی، برابری دموکراتیک شهروندان دربرابر قانون است. از آزادی های اساسی فرد، به ویژه دربرابر تعدیهای نامشروع دولت محافظت میکند. 1. حقوق مدنی حق مشارکت در زندگی عمومی را برایش تأمین میکند. 2. حقوق سیاسی حمایت در برابر حوادث پیش بینی نشده زندگی را برای فرد تامین میکند. 3. حقوق اجتماعی
5. شکنندگیها و گسیختگیهای روابط اجتماعی 1.5 کاستی حمایت و رد بازشناسی امروزه حمایت و بازشناسی ]هویت فرد[ شکننده و آسیب پذیرند. نظام حمایت همگانی که در جریان قرن بیستم ایجاد شده بود، در حال عقب نشینی است و بخشهای متعددی از جمعیت آسیب پذیر شده اند. حمایت از فرد در جامعۀ مدرن حمایت مدنی حمایت اجتماعی
5. شکنندگیها و گسیختگیهای روابط اجتماعی 2.5 شکلهای تحقیر اجتماعی آکسل هونت در کتابش، مبارزه برای بازشناسی هویت (1992) سه شکل از تحقیر را تمیز داده است: 1. تعرض به حریم بدن فرد 2. محرومیت حقوقی 3. کاستن از ارزش اجتماعی فرد
5. شکنندگیها و گسیختگیهای روابط اجتماعی 3.5 خطر گسیختگیهای تجمعی ناایمنی اجتماعی و حسّاسیت فزاینده به شکلهای تحقیر در کل جامعه رخنه کرده است، این نگرانی مایۀ از هم گسیختگی رابطه اجتماعیاند. دورکیم در «خودکشی» از رنج جامعه سخن میگوید که لزوماً رنج افراد میشود.
3. رابطه مشارکت اندامواره ای 6. انواع گسیختگیهای روابط اجتماعی نوع رابطه کمیود حمایت انکار بازشناسی 1. رابطه فرزندی ناممکن بودنِ حساب کردن روی ]حمایت[ والدین خود یا فرزندان خود به هنگام روبرو شدن با دشواری ترک کردن، بدرفتاری، ناسازگاری پایدار، طرد احساس اینکه نمی توان روی حمایت والدین یا فرزندان خود حساب باز کرد. 2. رابطه مشارکت انتخابی انزوای ارتباطی طرد از سوی گروه همسالان، خیانت، ترک 3. رابطه مشارکت اندامواره ای شغل ناپایدار بیکاری بلند مدت ورود به وضعیت کمک بگیری تحقیر اجتماعی هویت منفی احساس مفید نبودن 4. رابطه شهروندی دور شدن از چرخه های اداری ناایمنی حقوقی (قضایی) آسیب پذیری در برابر نهادها نداشتن اوراق هویت تبعید اجباری تبعیض حقوقی عدم شناسایی حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی بی علاقگی سیاسی